اصطلاحات فارکس از صفر تا ۱۰۰ – آشنایی با تعاریف FOREX

در بازار فارکس اصطلاحات و واژگان زیادی وجود دارد که اگر می‌خواهید در این بازار معامله کنید باید با آن‌ها آشنا باشید. ما در این مطلب یک واژه‌نامه آماده کرده و در آن مهم‌ترین اصطلاح‌های موجود در فارکس را به صورت مفید و مختصر توضیح داده‌ایم. با ما همراه باشید تا آن‌ها را با یکدیگر مرور کنیم.

آشنایی با اصطلاحات فارکس بصورت جامع

این واژه‌نامه برای کاربران مبتدی و حرفه‌ای مفید است تا ذهن خود را سازماندهی کنند و برای مرور آموخته‌های قبلی نیز مناسب است. البته که اصطلاحات و واژه‌های بسیار دیگری نیز وجود دارد که از آن‌ها چشم می‌پوشیم و تنها به مهم‌ترین اصطلاحات بسنده می‌کنیم.

• کارگزاری (Broker): یک شرکت است که واسط میان سرمایه‌گذار و معامله‌گر با بازارهای مالی می‌شود. کارگزاری نماینده مشتری است و کار خرید و فروش را انجام می‌دهد. البته که نهادهای قانونی بر کار کارگزاران نظارت دارند.
• جفت‌ارز (Currency Pair): دو ارز که قرار است در برابر یکدیگر معامله شوند. برای توضیحات بیشتر به این صفحه مراجعه کنید.
• ارز پایه (Base Currency): نخستین ارز در یک جفت. برای مثال در جفت ارز EUR/USD یا یورو به دلار، ارز پایه یورو است.
• ارز مظنه (Quote Currency): دومین ارز در یک جفت. در مثال پیش، دلار ارز مظنه است.
• کارمزد (Commission): کارمزد در واقع دستمزدی است که کارگزاری بابت خدمات خود از مشتری دریافت می‌کند. کارمزد می‌توان مبلغ ثابت یا تابع مقدار معامله باشد. برخی کارگزاری‌ها از هر دو روش استفاده می‌کنند.
• تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis): بررسی عوامل بنیادی مانند اقتصاد و سیاست بر قیمت
• تحلیل تکنیکال (Technical Analysis): استفاده از نمودار و الگوی قیمتی برای بررسی بازار
• سفارش (Order): دستوری است که مشتری برای خرید یا فروش می‌دهد. در سفارش مشخص شده چه دارایی و با چه مقدار و چه روشی معامله شود.
• موقعیت/موقعیت معاملاتی (Position): مجموع معاملات خرید و فروش که هنوز باز هستند.
• جلسه/نشست (Session): به مدت زمان کار بازار مالی گفته می‌شود یعنی از زمان باز شدن تا تعطیلی.
• اسپرد (Spread): در حالت کلی به معنی تفاوت میان دو قیمت است. نشان‌دهنده تفاوت قیمت خرید (Bid) و قیمت فروش (Ask) است. این مقدار، هزینه معامله است.
• لات (Lot): یک مقدار حداقل و استاندارد از تعداد واحدهای یک دارایی برای معامله مشخص می‌شود که به آن لات گفته می‌شود. به بیان دیگر، لات واحد اندازه‌گیری حجم معامله است. لات استاندارد 100 هزار واحد ارز پایه است. واحدهای دیگری مانند مینی، میکرو و نانو نیز وجود دارد.
• پیپ (Pip): واحد اندازه‌گیری حرکت و نوسان قیمت در بازار است. برای مثال اگر یک جفت ارز از 14121/1 به 14807/1 برسد یعنی 68.5 پیپت جابجایی داشته‌ایم. پیپ چیست، یکی از مقالات حامی سرمایه است.
• پیپت (Pipet): واحد کوچکتری نسبت به پیپ است و معمولا ناچیز است و از این رو بیشتر از همان پیپ استفاده می‌شود. پیپت یک دهم پیپ است یعنی هر پیپ را به ده قسمت تبدیل کنیم، هر واحد یک یپپت است. در مثال قبلی 686 پیپت جابجایی داریم.
• اهرم (Leverage): اهرم، یک ابزار است که توسط کارگزاری در اختیار معامله‌گران قرار می‌گیرد تا بتوانند با سرمایه‌ای بیش از دارایی خود معامله کنند. برای مثال با اهرم 1:100 می‌توانید صدبرابر دارایی خود معامله کنید یعنی اگر یک دلار در حساب خود دارید، می‌توانید تا صد دلار معامله کنید. این مازاد هزینه توسط صرافی به شما قرض داده می‌شود و همانطور که سود شما را چند برابر می‌کند در صورت زیان نیز با چند برابر ضرر روبرو می‌شوید.
• لغزش/اسلیپج (Slippage): به معنی اختلاف قیمت سفارش و معامله است. به دلیل نوسان‌های بازار ئ تاخیر در پردازش سفارش، ممکن است سفارش خرید با قیمت 40 انجام دهید اما با قیمت 1/40 انجام شود که این اختلاف قیمت اجتناب‌ناپذیر و در معاملات بسیار مهم است.
• شکاف قیمتی (Price Gap): قیمت در نمودار به یکباره و بدون پیوستگی، بالا یا پایین می‌رود و یک شکاف دیده می‌شود. این شکاف معمولا به دنبال انتشار اخبار مهم است.
• موجودی/بالانس (Balance): مقدار پولی است که در حساب شما وجود دارد به شرط آنکه هیچ معامله بازی نداشته باشید.
• دارایی (Equity): هنگامی که سود معامله‌های باز را به موجودی بیفزایید یا زیان معامله‌های باز را از موجودی بکاهید، خالص دارایی بدست می‌آید. برای نمونه، 1000 دلار موجودی دارید و مجموع زیان معامله‌های باز شما نیز 200 دلار است. از این روی، دارایی خالص 800 دلار است.
• مارجین (Margin): هنگامی که معامله کنید، کارگزاری با توجه به دارایی معاملاتی و حجم معامله، بخشی از سرمایه اولیه را به عنوان ضمانت نگهداری می‌کند. به بیان دیگر، به مقدار پولی گفته می‌شود که معامله‌گر برای باز کردن یک معامله نیاز دارد.
• مارجین کال (Margin Call): هشدار کاهش موجودی حساب به زیر حد مجاز است که از سوی کارگزاری به معامله‌گر داده می‌شود. به صورت عامیانه نیز در میان معامله‌گران به معنی صفر شدن حساب است.
• مارجین آزاد (Free Margin): میزان وجهی است که در حساب شما به صورت آزاد وجود دارد و می‌توانید با آن معامله کنید. هنگامی که از دارایی حساب خود مارجین را کسر کنید، به مارجین آزاد می‌رسیم.
• سطح مارجین (Margin Level): مارجین لول از تقسیم خالص دارایی بر مارجین به دست می‌آید و به درصد بیان می‌شود. اگر مقدار آن 100 درصد باشد یعنی از تمامی مارجین استفاده شده و دیگر امکان موقعیت معاملاتی جدید نیست.
• بلند مدت (Long-term): کوتاه‌مدت و بلندمدت نسبی است اما معمولا معامله‌گران بلندمدت از نمودار هفتگی استفاده می‌کنند.
• کوتاه‌مدت (Short-term): معامله‌گران کوتاه‌مدت از بازه‌های زمانی ساعتی استفاده می‌کنند.
• حد ضرر (Stop Loss): حد ضرر قیمتی است که در صورت ورود به آن، معامله بسته می‌شود تا معامله‌گر بیش از این ضرر نکند.
• حد سود (Take Profit): قیمتی است که در صورت ورود به آن، معامله بسته شده تا سود ذخیره شود.
• نقدینگی (Liquidity): میزان نقدشوندگی و شناوری موجود در بازار است. هرچه یک بازار نقدشوندگی بالاتری داشته باشد، تبدیل دارایی به پول ساده‌تر است. به دلیل بالاتر بودن عرضه و تقاضا در این بازارها، صف خرید و فروش نیز بیشتر است.
• نوسان/گریزگری (Volatility): تغییرات و بالا و پایین شدن قیمت یک جفت ارز
• همبستگی (Correlation): همسویی و هم‌جهت بودن دو یا چند ارز را همبستگی گویند. برای نمونه ممکن است با بالا رفتن قیمت دلار، قیمت نفت هم بالاتر برود یا با بالا رفتن قیمت یورو، قیمت طلا پایین‌تر رود. اندازه‌گیری همبستگی از 100% تا 100-% است.
• اسکالپ (Scalp): اسکالپ به معامله‌های بسیار کوتاه‌مدت گفته می‌شوند. افراد پیرو این معامله از نوسان‌های کوتاه (مانند یک تا پنج دقیقه) استفاده کرده و سود به دست می‌آورند.